کسی باشد، که او برایم ساز دهنی بخرد.
لبخندهایم را بسازد و بعد بشمرد.
نگاهش دیدنی باشد.
بغضش مثل من نباشد، طولانی.
دوست داشتنش بوی باران بدهد.
صدایش مثل زندگی باشد.
کسی باشد، که باهم سازدهنی بزنیم؛
عاشقانه...
و
دوباره بخواند؛
فعلهایش را اما؛
مضارع.

باران که می بارد
تمام کوچه های شهر
پر است از فریاد من که می گویم
من تنها نیستم
تنها.....منتظرم